محل تبلیغات شما

راهنمای جهان به سوی اسلام حسینی



7-نقشه غرب، خصوصاً آمریکا برای تسلط وتصرف کل هستی کشور وحتی نابودی اسلام ومسلمانی

که قیام ت ومراجع و دررأس ایشان حضرت امام(ره) ازاینجا شروع شد شرح وهدف ازاین نقشه ها کتابها میطلبد ونوشته شده، فلذا دراینجا چندکلمه وخلاصه ای که جان کلام است ازآنها بیان میشود.

خواب وخیال نابودی اسلام وتسلط وتصرف کل هستی ملت واین کشور بلکه نیزسائر کشورهای اسلامی وغیره، ازهمان زمان نفوذ غرب خصوصاً آمریکا وانگلیس، درسر آنها بود، اما یکدفعه وبا صراحت وبدون نقشه ها نمیتوانستند، خصوصاً با وجود ت ومراجع وفرهنگ عاشورا وامام حسین(ع) وشهادت، که حتی رضاخان، به دستور همانها عزاداری برای امام حسین(ع) و. را ممنوع نموده وبرای نابودی ت، کمربست، ولی خدا او را نابود کرد وبه زباله دان تاریخ انداخت  وبعد نقشه های آنها عوض شد، وخصوصاً با مرجعیت حضرت آیةا.العظمی بروجردی اعلی ا.مقامه الشریف که مرجعی مقتدر بودند، نتوانستند، هدف اصلی خود را عملی نمایند.

اما پس ازرحلت ایشان، خیال کردند بیشه از شیرانی همانند امام(ره) وسائرمراجع وت خالی است. ولی بازهم به صراحت و یکدفعه نمیتوانستند از هدف اصلی خود پرده بردارند.

لوایحی برای مقاصد شوم و.

اول برای این هدف، لوایحی  مطرح کردند که نابودی دین و دنیا وآخرت این ملت شریف درآن بود، ولی با نقشه ای بظاهر فریبنده. که شرح همه آنها در اهداف شومشان، کتابها میشود. فلذا به بعضی از آنها اشاره میشود:

از جمله آنها 1- تقسیم اراضی مالکین بزرگ، بین کشاورزان وبظاهر مالک نمودن آنها، اما درواقع هدف، تصرف اراضی پس از مدتی برای آمریکا. 2- مساوات زن ومرد. 3- تشکیل انجمن های ایالتی وولایتی وخانه انصاف برای حل وفصل وحکم بین مردم.

نابودی دین و دنیا وقدرت ملت و به جان هم انداختن ملت دراین تقسیم

اما دین: روشن است که به زور وغصب گرفتن زمین ها ازمالکین، وتصرف و زندگی کردن کشاورزان درآن زمین های غصب، دیگر چه جای دینداری ورعایت حلال وحرام برای آنها میگذارد؟ که این هم در واقع یک نوع مبارزه با اسلام ومسلمانی بود.

واما دنیا وتصرف آمریکا بعدازمرگ این کشاورزان که اکثر سالخورده بودند چه چیز برای نسل وفرزندان آنها میگذاشت جز بردگی؟ زیرا طبق اخبار موثق، در سندهائی که ازسوی آن رژیم به آنها داده میشد این بود که این مالکیت موروثی نیست. ودرنتیجه پس از مرگ آنها درتصرف آمریکا ورژیم میافتاد. همانطور که دراین اواخر حتی دربعضی از جاها سروکله شرکت زراعی ایران وآمریکا پیدا شد، وبه کشاورزان گفتند: شما زراعت کنید و مزد بگیرید.

واما نابودی قدرت ملت دربرابر رژیم وبه جان هم انداختن آنها: آن مالکین بزرگ وباصطلاح خان ها و اربابها، که با داشتن جمعیت انبوهی ازکشاورزان که مطیع آنها بودند، قدرت بزرگی در برابر رژیم بودند، اما با آن تقسیم، وافتادن کشاورزان به جان آنها، آن قدرت آنها نابود شد که دیگر هیچ احتمال قیام آن درمقابل رژیم، تصور نمیشد، آن کشاورزان هم که از یکدیگر جدا جدا شدند و دیگر خیال نفس کشیدن درمقابل رژیم را نداشتند بلکه در اثر ناآگاهی بسیاری ازآنها خوشحال هم شدند.

درکشاورزان خرده مالک دیگر در مملکت هم که قدرت وچنان خیال قیام نداشتند. فلذا با نابود شدن آن قدرت مالکین بزرگ، دیگر صحنه برای گرفتن کل زمین های کشاورزی کشور از سوی آمریکا به نوکری رژیم و شاه مخلوع بی مانع شد. وچند سال بعد هم، حتی صریحاً در رومه ها هم اعلام شد که پنج چیز ایران که کل هستی ملت وکشور بود به آمریکا داده شد که از جمله آنها کشاورزی کل کشور بود. که در اجراء این قسمت، با آمدن انقلاب، حسرت را به گور بردند، مانند اجراء آن چهارچیز دیگر که ظاهراً معدن وصنعت و دامداری  وجنگل ها بود. که ای کاش آن رومه ها نگهداری شده بود واکنون همه ملت خصوصاً نسل جوان می خواندند و بیشتر به عظمت نجات خود به برکت انقلاب، از این نابودی تمام هستی دین ودنیا وآخرت خود پی میبردند. البته در تقسیم اراضی آن خوانین کار خود را کردند، وبعد ازانقلاب، بخاطرمصلحت خود ملت وکشور، با تصویب نمایندگان خود مردم درمجلس، آن زمین ها ازآن خود کشاورزان وحتی ورثه آنها شده و آمریکا و نوکرانش، خیال تصرف آنها را هم به گور بردند.

 

اما مساوات زن ومرد

اما مساوات زن ومرد که مطلق و بدون هیچ شرط وقیدی بود، نه بخاطر بهاء وعظمت دادن به زن بود، بلکه برای فساد وبی بندوباری و. فرد وجامعه زن ومرد بود که دین ودنیا وحیثیت وشرافت ملت را به باد میداد، ولی در اثر ایمان وشرافت این ملت وانقلاب نقشه همه آنها برباد رفت.

اما تشکیل آن انجمن ها و خانه انصاف ها

اما تشکیل آن انجمن ها وخانه انصاف ها برای قضاوت وحکم، طبعاً برای آن بود که اسلام واحکام اسلامی از جامعه برداشته شود، وآن انجمن ها طبق آنچه که بعداً آمریکا برای فساد وبراندازی  دین ودنیا وشرافت و. این ملت قانونی می کرد، حکم کنند که درآن هم گرچه مدتی انجمن ها وخانه انصاف ها تشکیل دادند ناکام ماندند.

مبارزه و جنگ علنی با اسلام

خنجر بر گلوی در پایگاه اسلام قم در مدرسه فیضیه، بگو: مرگ بر اسلام!

آری نیز در دوم فروردین سال42 که دژخیمان طاغوت در مدرسه فیضیه بت هجوم آوردند و علناً آن جنایت کافرانه عظیم را با زدن  و یا کشتن و از بالای بام پرتاب زمین نمودن اهل علم اسلام، مرتکب شدند، که خود مبارزه علنی طاغوت و رژیم طاغوتی، با اسلام بود، یکی از بزرگترین آن جنایات آن بود که خنجر بر گلوی یکی از علماء گذاشتند و گفتند: بگو:(مرگ بر اسلام)

(کتاب مردان علم در میدان عمل، ج5، ص342)

قانون مطلق العنان وافسارگسیخته شدن رژیم آمریکا وآمریکائی ها

با قیام مراجع ودر رأس ایشان حضرت امام(ره)، درمقابل آن لوایح وغیرها، حتماً دیدند با وجود اسلام ومکتب اهلبیت(ص) ومراجع وسائر ت وملت شریف متدین ومسلمان تابع مراجع وت، احتیاج به یک قانون وقدرتی بی مانع دارند که بتوان همه اینها را ازسر راهشان بردارد، فلذا خواستند چنین قانونی به نام کاپیتولاسیون وضع کنند به این معنی که هر آمریکائی  دراین کشور هرجنایتی کرد محاکمه ندارد.

که روشن است هدف آنها دراین افسار گسیختگی آنها این بود که آمریکا یی ها بریزند به هرگونه که شده ولو با کشتن مراجع و سایر ت وهر که درهرکجا بخواهد نفسی برخلاف آنها بکشد وبرچیدن دین ومانند شوروی بستن مساجد ویا بصورت مراکز ضد دینی درآوردن وممنوع کردن عزاداری محرم وصفر وغیره وبه هرگونه دیگر حتی ممنوعیت اسلام وتشیع، که همگی مانع نفوذ وسلطه آنهاست ، صحنه ومیدان را برای آن شیطان بزرگ خالی وآماده کنند.

واینجا بود که حضرت روح ا. باز به میدان آمد ودرآن نطق کوبنده، پرده از مقصد شوم آنها برداشت، ودیگر نتوانستند آنها به این مقصد برسند. که باید آن نطق آتشین را بارها خواند وشنید. (که بجاست مکرراً در مناسبت ها در صداوسیما گذاشته شود)

ولی تنها کاری که بعد از آن، توانستند مرتکب شوند، تبعید حضرت امام(ره) بود که خیال کردند با رفتن آن حضرت، دیگر صحنه برای آنها خالی شده، ولی غافل از کار خدا که اراده فرموده وجود پربرکت ایشان ذخیره باشد تا روزی برگردد وبساط آنها را ازصفحه روزگار برچیند.

البته دراین چند سال، ت، مردم را درمورد مقاصد وجنایات شاه ورژیم وآمریکا، آگاهی می بخشیدند. درمواقعی بزرگان حوزه اعلامیه میدادند که به تبعیدها وزندان ها وحتی شهادت هادرزندان منجرشد. اما با آگاهی که داشتند برای خدا، جهت حفظ اسلام ونجات این ملت، دست برنمیداشتند. فلذا مردم آگاه شده وناگهان انفجاری پدید آمد و درظرف یک سال همه به خیابان ها ریختند وبرای حفظ اسلام ونابودی آمریکا وشاه ورژیم آمریکایی از جان ومال، دست برداشته وآن همه شهید دادند تا شاه پلید وخاندان کثیف اورا بیرون کردند، وناگهان خورشید الهی، ازغرب وپاریس، بسوی مشرق ایران طلوع نمود ودرظرف یک دهه فجر، همه بساط ظلمت کفر وظلم وفساد و.آمریکا وستمشاهی و. را ازاین مملکت برچید.

سلام ا.علی الامام الخمینی وتابعیه والحمدلله کما هو اهله و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین کما هو اهله و لعن اعدائهم کما هو اهله.

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                

 


بسم ا.

انقلاب برای ما وجهان چه آورد؟

مقایسه ایران وجهان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب

برای آگاهی بیشتر، بویژه برای نسل جوان که وضع جهان وایران پیش ازانقلاب را ندیده اند باید کاملاً این مقایسه انجام گیرد، گرچه کتابهائی را میطلبد، لذا در اینجا فهرستی از آن یاد آوری میشود، وانشاءا.تبارک وتعالی صاحبان قلم وبیان وآگاهی بیشتر ازآن، ورسانه ها وصداوسیما ومطبوعات، خصوصاً به مناسبتهای انقلاب همانند دهه فجر و 22بهمن آن را کامل خواهند نمود:

اکنون آن فهرست

1-2 وضع اسلام ومسلمانی درایران وجهان. 3- ذلت وعزت واقتدار ایران درجهان. 4- صنعت. 5-اقتصاد ومعیشت و. 6- نقشه هائی که برای تصرف کل ایران، آمریکا کشیده بود.

 

1-وضع اسلام ومسلمانی درایران قبل وبعدانقلاب بطور فشرده

وضع اسلام ومسلمانی درایران چه رسد جهان پیش ازانقلاب به آنجا رسیده بود که حتی درسال41-42، پسر رضاخان شاه مخلوع غلام حلقه به گوش آمریکا وغرب، در پایگاه اسلام قم، درمقابل حرم مطهر حضرت معصومه(ع) ومدرسه فیضیه، چکمه به زمین زده وعربده کشیده وگفت: اسلام کهنه پرستی وارتجاع سیاه است، کل علماء ومراجع و ت را مرتجع نامید. که حضرت امام اعلی ا.مقامه الشریف در طی یک سخنرانی کوبنده درمسجد اعظم قم، فرمودند: او میگوید: ما مرتجع هستیم، ما که از خودچیزی نمیگوئیم، ما میگوئیم: قال الباقر وقال الصادق(حضرت امام باقر وامام صادق(ع) میفرماید، پس آیا امام باقروامام صادق(ع)، مرتجع اند؟ امام باقر وامام صادق میگویند: قال رسول الله(ص)، پس آیا پیغمبراکرم(ص) مرتجع است؟ رسول خدا میفرمایند: قال جبرئیل، آیا جبرئیل مرتجع است، جبرئیل میگوید: قال الله، پس آیا خدا مرتجع است؟ چه میگوید این مردک؟!.

فحشاء ومنکرات، شرابخواری و شراب فروشی ها، مواد مخدرو.، در مملکت در شهرها به ویژه در پایتخت علناً غوغا میکرد، کاباره ها، سینماهای ضداسلام، بی حجابی و بودن زنها حتی به اسم تمدن، شهرنوها، شبها جوانها در اثر موادمخدر ویا شراب. درتهران، همانندمرداری کنار خیابانها وجدولها افتاده، و. دین ونماز در دانشگاهها امّلی بود، وتا آنجا رسید که نهج البلاغه به دست دانشجو قاچاق بود، وتا آنجا که اگر بعضی از دانشجویان دختر، چادری داشتند، سفورها را درب دانشگاه گذاشتند که آن چادرها را هم از سر آنها بکشند در زباله دانها بریزند که یعنی حجاب، زباله است. و بالاخره مثنوی هفتادمن کاغذ شود گویم این اوضاع واین داد وستد.

حال همه اکنون بعد از انقلاب، وضع کنونی اسلام وایمان وتقوا و. را با مقایسه قبل از انقلاب، به چشم می بینیم. گرچه هنوز دشمن و تفاله های ناآگاه، که از درب بیرون رانده شدند، میخواهند از پنجره بیایند وبه خیال باطل خود، این ملّت آگاه وعزیز را با انواع توطئه ها وتهاجم فرهنگی وفساد و. بهمان وضع گذشته برگردانند که آنرا به گور خواهند برد.

 

2-وضع اسلام ومسلمانی درجهان قبل وبعد ازانقلاب

اکنون حرکت بیداری اسلامی درکل جهان، ازشرق وغرب و روآوردن چشمگیر غیرمسلمین بسوی اسلام ومسلمان شدن وزنده و آزاد شدن مسلمان ها درجهان ازآن خفقان و. واینکه همه اینها به برکت انقلاب است نصب العین جهان می باشد.

 

نمونه های بزرگی ازآن زنده وآزاد شدن مسلمانان بعد ازانقلاب

1-طولی نکشید بعد ازانقلاب، که حتی مسلمانان آمریکا، طی تظاهراتی بر علیه دستگاه آمریکا، در واشنگتن درمقابل کاخ سیاه، نمازجماعت برپا نمودند.

2-درچین، بعد ازسی سال، ممنوعیت قرآن وچاپ آن، از ترس قیام مسلمانها، بعداز پیروزی انقلاب، رفع ممنوعیت نمودند. (ازجمله این را حضرت آیة ا. خزعلی(ره) فرمودند)

3-از همه بزرگتر، هفتاد واندی سال، دین واسلام وقرآن وکتب مذهبی ونماز وغیره، در شوروی، ممنوع بود، حتی از افراد سالخورده مسلمانها برای ما نقل کردند که ما برای نماز میرفتیم در زیرزمین وشخصی را می گماشتیم که اگر کسی آمد، به ما خبر بدهد که نماز را بهم بزنیم که نفهمند ما نماز میخوانیم. مسجدهای آنها را دراین هفتاد واندی سال، بصورت انبار یا غیره درآورده بودند. جمعیت این مسلمانها در اول انقلاب پنجاه میلیون گفته میشد درحالیکه جمعیت ایران، سی وشش میلیون گفته میشد.

اما

اما بحول وقوه الهی، طولی نکشید بعد ازانقلاب، خصوصاً با آن نامه تاریخی بنیانگذار انقلاب، حضرت امام روح الله خمینی اعلی الله مقامه الشریف، به گورباچف، که نه تنها دین واسلام واین مسلمانان پنجاه میلیونی یا بیشتر سربرافراشتند، بلکه همه ملت شوروی ازآن رژیم کمونیستی آزاد شدند، وحتی آن قرآن بزرگ، طی مراسمی، به مسلمانها بازگشت، و بفرموده آن امام(ره) پس ازاین کمونیست را باید در زباله های تاریخ جستجو کرد!!

4-نصب العین است که به برکت این انقلاب ملت عراق با الهام گرفتن از این انقلاب قیام نمود وبا رهبری مرجع بزرگ حضرت آیة ا.العظمی سیستانی تشکیل حکومت داد

5-وآثار بسیار دیگر اسلام درجهان

6-وضع اسرائیل قبل ازانقلاب: نقشه این غده سرطانی، گرفتن کشورهای اسلامی از نیل تا فرات بود، ولی مشاهده میکنیم بعد از انقلاب خصوصاً پس از اعلام راهپیمائی روزقدس از سوی حضرت روح الله(ره) وبیداری مسلمانها ومقاومت ها، اکنون کار او به جایی رسیده که میخواهد اگر بتواند فقط سر خود را بگیرد وحفظ کند وبقول آنها، خواب را از سر آنها ربوده است.

حال که سخن ازاین همه آثار وحرکت اسلامی جهانی به برکت این انقلاب به اینجا رسید که اگر همه هستی وجان وجوانمان را هم فدا میکردیم وفدا کردیم، در برابراین آثار وحرکت اسلامی، ناچیز بود، چه رسد به تحمل مشکلات اقتصادی وآب ونان، اکنون بزرگترین مژده که عاقبت وختام مشک این انقلاب است را ازحضرت امام صادق(ع) بشنویم واشک شوق بریزیم، وخلاصه آن اینست که این آگاهی وبیداری اسلامی ازقم شروع وبسوی همه جهان ازشرق وغرب میرسد به گونه ای که درتمام خانه ها نفوذ میکند وبدینوسیله حجت الهی درشناخت اسلام برهمه جهانیان تمام میگردد وسپس امام زمان(ع) ظهورمیفرمایند.

بشارت آنکه وقوع بسیاری از مطالب این خبر معجزآسا، تا امروز، نصب العین همه جهانیان است، که درنتیجه فقط باید منتظر آن عاقبت بس شیرین آن باشیم که ظهور موفورالسرور حضرت بقیة ا.الاعظم امام زمان(عج) میباشد.

گرچه ممکنست این تمام شدن حجت بر فردفردجهانیان چندین سال دیگر بطول بیانجامدولی عاقبت آن همین است.

 

واکنون مدرک وعین متن وترجمه آن حدیث معجزآسا

این حدیث درکتاب تاریخ قم تألیف حسن بن محمدبن حسن قمی(ره) ثبت شده که برنسخه ای که به دست ما رسید تاریخ وفات او 508 هجری آمده یعنی بیش از نهصدسال قبل که به هیچ نحو موضوع این خبر برای کسی قابل تصور هم نبود، وعلامه مجلسی(ره) سیصد واندی سال پیش در بحار، بخش السماء والعالم باب الممدوح  من البلدان آورده که باز هم برای کسی قابل رؤیا هم نبود، گذشته از اینکه ادّل دلیل برصحت روایت ونقل خبر وقوع آنست.

متن حدیث: َ رُوِیَ بِأَسَانِیدَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ ذكِرَ كُوفَة وَ قَالَ سَتَخْلُو كُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یأزر [یَأْرِزُ] عَنْهَا الْعِلْمُ كَمَا تأزر [تَأْرِزُ] الْحَیَّةُ فِی جُحْرِهَا ثُمَّ یَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ یُقَالُ لَهَا قُمُّ وَ تَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّى لَا یَبْقَى فِی الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِی الدِّینِ حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِی الْحِجَالِ وَ ذَلِكَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا فَیَجْعَلُ اللَّهُ قُمَّ وَ أَهْلَهُ قَائِمِینَ مَقَامَ الْحُجَّةِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ یَبْقَ فِی الْأَرْضِ حُجَّةٌ فَیفِیضُ الْعِلْمُ مِنْهُ إِلَى سَائِرِ الْبِلَادِ فِی الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَیَتِمُّ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ حَتَّى لَا یَبْقَى أَحَدٌ عَلَى الْأَرْضِ لَمْ یَبْلُغْ إِلَیْهِ الدِّینُ وَ الْعِلْمُ ثُمَّ یَظْهَرُ الْقَائِمُ ع وَ یَسِیرُ سَبَباً لِنَقِمَةِ اللَّهِ وَ سَخَطِهِ عَلَى الْعِبَادِ لِأَنَّ اللَّهَ لَا یَنْتَقِمُ مِنَ الْعِبَادِ إِلَّا بَعْدَ إِنْكَارِهِمْ حُجَّةً .

ترجمه حدیث:

با سندهایی از حضرت امام صادق(ع) روایت شده که کوفه را یاد نموده وفرمودند: به زودی کوفه از مؤمنین خلوت شده وعلم ازآن پنهان شده همانگونه که مار، در لانه خود پنهان میگردد، سپس علم درشهری که به نام قم گفته میشود ظاهر وآن شهر معدن علم وفضل گشته تا آنکه در روی زمین هیچ مستضعف در دین ( که دین را نشناخته باشد) باقی نماند حتی زنهای پرده نشین( که از منزل خارج نمیشوند) واین امر در نزدیکی ظهور قائم ما میباشد، پس خداوند قم واهل آن را قائم مقام حجت قرار داده. پس علم از آن به سائر بلاد در مشرق ومغرب سرازیر و بدینوسیله حجت خدا بر خلق تمام میگردد وتا آنجا که احدی بر روی زمین نمانده که دین وعلم به او نرسیده باشد سپس قائم (ع) ظهور و وسیله انتقام وغضب خدا بر بندگان ( که این دین را که ازقم به آنها ابلاغ شده نپذیرفته) میگردد، زیرا خداوند از بندگان انتقام نمی گیرد مگر بعد از آنکه حجت را انکار نمودند.

حال امروزهمه دنیا شاهد این بوده که علم دین اسلامی شیعه دوازده امامی از علی تا مهدی قائم(ع) که تا چندین سال قبل مرکز مهم ومحور آن نجف وکوفه بود بطور خزنده همچون پنهان شدن مار، از آنجا مخفی گشت بطوری که اکثر علما وطلاب وبسیاری از سائر اهل ایمان در زمان حسن البکر وصدام یا اخراج ویا خارج شده ولذا از مؤمنین که در رأس آنها علما وطلاب بودند، بسیار خلوت شده وتعداد معدودی از علماء وطلاب هم که مانده بودند در انزوا و محدودیت بسر میبردند وامکان ظاهر کردن ونشر علم را نداشتند، وهمه مشاهده نمودند که بعد از انقلاب و پیروزی ایران بر نطام بعثی وصدامی، با آگاهی والهام گرفتن ایشان ومردم عراق توسط ایران وقم، قیام نمودند وتشکیل حکومت دادند. وتا آنجا رسید که آن علم در قم در دید جهان ظاهر ومرکز ومحور گشته ونصب العین همه جهانیان است که ازاین قم این انقلاب وحرکت اسلامی شروع وعلم وآگاهی آن به تمام دنیا از مشرق تا مغرب سرازیر شده وهمان که از همه بیشتر غیرقابل تصور بود یعنی رسیدن این علم وآگاهی در سراسر جهان به آن هائی که از منزل خارج نمیشوند ومثلاً از پشت درب خانه خود خبر ندارند که امروز می بینیم بوسیله این رسانه ها همچون رادیو، تلویزیون، اینترنت وغیره در درون تمام خانه ها رسوخ کرده ورسیده و میرسد وحتی بوسیله رسانه های غیر مسلمین که خود به این موج نور دامن میزنند.

بنابراین با نصب العین قرار گرفتن ومشاهده تحقق این خبر حضرت امام صادق(ع) حجت برهمه اهل شرق وغرب از همه مکاتب و مدعیان ادیان ومذاهب غیراسلامی شیعه واثنی عشری تمام شده وباید بجای عناد ومبارزه، سر تسلیم وتعظیم فرود آورند وگرنه مورد آن انتقام  وغضب الهی واقع خواهند شد. نیز با ظاهر ومتحقق شدن این خبر، باید دنیا خود را برای مطلب بعدی که آن ظهور حضرت صاحب الامر وامان(ع) است آماده نماید.

 

3-ذلت ایران درجهان قبل ازانقلاب وعزت واقتدار آن بعدازآن

اولاً ذلت بارترین برای این ملت عزیز اکثرقریب به اتفاق مسلمان همان بود که یک کافر شرابخوار بی همه چیز به نوکری شیطان بزرگ کافر واسرائیل و دیگرجنایتکاران کافر وبی دین  یعنی شاه مخلوع، برآنها با وزرائی مثل خود حکومت کند ودر اثر ناآگاهی بسیاری ازاین ملت، به حکومت او تن دهند. که آن ناآگاهیهای آنها هم دراثر سرگرم وغافل کردن آنان به آن فحشاء ومنکر ومفاسد مذکوره وغیره بود که شرح آن مفصل است.

شرح کفر وبی همه چیزی او و وزراء وسائر صاحب منصبان رده بالای دولتی او، کتابها میشود وتمام نمیشود، ولی بعضی ازآنها را خود، درکتابی بنام مأموریت برای وطنم آورده، ازجمله: ما چه دینی داریم؟ زرتشتی، شراب ما چه شرابی است؟ ویسکی و.

در بی همه چیزی اوهمین بس که پادشاهی بنام دوگل به ایران آمده بود، شاهدان عینی که خود به چشم دیده بودند نقل کردند، که در دو درشکه سوار شده بودند و درملأعام، زن او با دوگل دریک درشکه و زن دوگل با او در درشکه دیگر نشسته بودند و خیابانها را می پیمودند.

طبق نقل موثق، در اوج انقلاب، یک درتهران به مسجد آمد ویک رومه انگلیسی آورد وگفت: چه کسی انگلیسی میداند؟ شخصی گفت: من . رومه را به او داد، ترجمه قسمتی ازآن این بود که شاه درخارج با یک دختری قمار بازی کرد وچهل میلیون تومان به آن دختر باخت، و او(یعنی شاهنشاه این ملت) را مدتی درمستراح حبس کرد!

گذشته از همه عیاشی ها وشرابخواری ها، یکدفعه در رومه ها اعلام شد: شرابخواری خاندان سلطنتی در چهارباغ اصفهان. که در آنجا در دید مردم در وسط چهارباغ (نه درجای پوشیده) خود وزن وبچه او شراب زهرمار کردند.

این نوکر پست وزبون و به اصطلاح شاهنشاه ایران، پس از جشن دوهزاروپانصد ساله شاهنشاهی درتخت جمشید مظهر آتش پرستی وبا آن همه رسوائی که حتی خزانه بیت المال ملت را در آنجا خالی کرد، با کمال زبونی و ذلت رفت، درمقابل میز رئیس جمهورآمریکا که نشسته بود، او ایستاد وگدائی کرد که رومه ها هم عکس او را چاپ کردند، وحضرت امام(ره) فرمودند: من از این وضع که دیدم، خجالت کشیدم

ثانیاً آنقدر درخارج وداخل میخواستند این ملت را حقیر وذلیل جلوه دهند که نقل شد، اینها که ازخارج برای کاری درایران مأموریت داده میشدند، کلاً یا بعضاً، میگفتند: گذشته از حقوق کار، حق توحش میخواهیم، یعنی چون این ملت، وحشی هستند وما با این وحشی ها سروکار داریم باید حقوقی هم از این بابت بما بدهید.

 

اما اکنون عزت واقتدار ملت

اکنون عزت واقتدار این ملت، درسطح جهان، نصب العین همه جهانیان است که نیازی بشرح نیست.که همه اینها بواسطه سلاله حضرت رسول اکرم(ص) واهلبیت(ع) ونائب برحق امام زمان(عج) یعنی حضرت امام خمینی(ره) وسپس امام ای مدظله العالی و پیروی این ملت شریف ازآنها میباشد.

 

4-وضع صنعت ایران قبل وبعد انقلاب

از وضع صنعت امروز، قبل از انقلاب، خبری نبود، تا آنجائی یکی از خطبای معروف (حاج انصاری قمی(ره) یک وقت بر سرمنبر بعنوان مبالغه میفرمودند: وضع صنعت را بجائی رسانده اند که اگر یک جعبه سوزن بخریم وته یکی ازآن سوزنها سوراخ نداشته باشد، از اول مملکت تا آخر آن بگردیم وبگوئیم: کیست ته این سوزن را سوراخ کند، پیدا نمیکنیم!.

اما امروز

اما امروز آنهمه صنائع گوناگون وحتی ماهواره و موشکها وغیرها وحتی دانش هسته ای را مشاهده میکنیم که آن همه کشمکش ها وتحریم های اقتصادی آمریکا و اروپا برسرجلوگیری ازآن است که خواب را از سرآنها ربوده است.

 

5-وضع اقتصادی و معیشت مردم

گرچه امروز، دشمنان، برای این ملت عزیز جنگ اقتصادی براه انداخته و آنهم برای آنستکه در همه جبهه ها شکست خورده ولی شما خود ازافراد سالخورده، وضع آن را قبل از انقلاب وبعد ازآن بپرسید، آیا چگونه بود وهست؟ این همه تجملات زندگی و خوراک وپوشاک وماشین ها وساختمان ها وغیره، قبل وبعد ازآن کجا وچگونه بود وهست؟ که اگر مانند قبل ازانقلاب زندگی کنند حتی بسیاری از مواد غذائی ومیوه ها را باید صادر نمود.

ولی بعضی در اثر فراموشی ویا ندانستن وضع قبلی، ناشکری مینمایند.

نیز اگر وضع گرانی وکمبود وفقر بسیاری از ممالک خصوصاً غرب را بدانند، خود را دراین کشور، گویا دربهشت می بینند.

مثلاً نقل شده در برخی از کشورهای غربی یک دانه میوه مثلاً سیب برای دسر غذا میخرند، مثلاً یک سیر ماهی برای غذا میگیرند و حتی مثلا در غرب کسی نمیتواند یک هندوانه بخرد و باو نمیدهند بلکه قطعه قطعه خرید و فروش میشود و

 

6-وضع عمران وآبادانی کشور

آنرا هم از سالخوردگان، خصوصاً در روستا به ویژه روستاهای دور دست بپرسید.

 



البته آنچه در اینجا ذکر میشود شمه ای است که همه از حضرت امام (ره) حتی بتوسط رسانه ها شنیده و یا افراد موثق نقل نمودند که شکی در آنها نیست. و به تعالی نستعین

وگرچه ابتدا اسامی ایشان نوشته شد ولی بنظر رسید با نشر آن در فضای مجازی امکان دارد عده ای بخواهند مثلا برای توضیح بیشتر بآنها مراجعه کنند و کثرت مراجعه باعث زحمت ایشان گردد فلذا اسامی آنها حذف شد، و اجمالا ایشان همگی از ین بزرگ میباشند یا حاکم شرع در دادگاه و یا مسئول عقیدتی در نیروها و یا امام جمعه و غیره فلذا بذکر منصب آنها و یا یکی از ین بزرگ اکتفا گشت مگر آنهائی که در کتاب مردان علم در میدان عمل، اسامی ایشان منتشر شده است.

بسم ا. .

ارتباط با حضرت امام زمان (ع)

1.در زمانی که ایشان در پاریس بودند عده ای از علماء اصفهان، خدمت ایشان رسیده و عرضه داشتند: مردم خیلی کشته میشوند، فرمودند: ما پیروزیم، باز عرضه داشتند: خیلی کشته میشوند و فرمودند: پیروزیم و بعد از تکرار، فرمودند: آیا به من اطمینان ندارید یا مهدی؟ که کاشف از آن ارتباط و وعده آنحضرت (عج) در پیروزی میباشد.

(ناقل: یکی از حاکمان شرع در دادگاه)

 

2.هنگامیکه شاه رفته بود و بختیار یجای او آمده بود، اعلام حکومت نظامی کرد که هیچکس از منزل بیرون نیاید که در نتیجه بساط راهپیمائیها و انقلاب برچیده شود و یا نیز حتی وقتی مردم در خانه هایشان باشند دژخیمان او به مقرّ حضرت امام بریزند و ایشان را شهید نمایند، در این هنگام از حضرت آیة ا. صدوقی شهید محراب (ره) نقل شده که امام در اتاقی رفته خطاب به آنحضرت (ع) زمزمه مینمودند که مهدی جان بمن وعده پیروزی دادید. یکدفعه دیدیم آقائی که شمائل آنحضرت را داشتند پیدا شده و باطاق ایشان تشریف بردند و فرمودند: لغو این حکومت نظامی را بنویس و اعلام کن که مردم بخیابانها بریزند. امام هم اطاعت نموده و نوشته و اعلام نمودند و مردم بخیابانها ریختند.

از سوی دیگر در آنوقت بعضی از اهل علم در محضر حضرت آیة ا. طالقانی (ره) بودند که ایشان گوشی تلفن را برداشته و با امام صحبت کردند که این اعلام لغو خطرناک است و مردم کشته میشوند و پس از اصرار، یکدفعه منقلب شده و گوشی را گذاشتند و فرمودند: وقتی من اصرار کردم امام فرمودند: اگر دستور خود حضرت باشد چه؟

(ناقل: یکی از اهل علم که در آنوقت محضر حضرت آیة ا. طالقانی بوده)

 

3.سردار. فرمودند: قبل از انقلاب، جوانی بود که پدرش، از ارتش خارج شده بود و هرچه از آن جوان، علت آن خارج شدن را میپرسیدند جواب نمیداد، تا آنکه انقلاب شد، یکوقت در تهران هر دو پدر و پسر را دیدیم، به پسر گفتیم: حالا که انقلاب شد و مانعی از گفتن آن علت نیست، بگو! پدر گفت: من خودم میگویم: آنوقتی که امام را بتهران آوردند شب، در منزلی وارد نمودند که حیاط دَم درب و چند اطاق تو در تو داشت و امام را در آن اطاق آخر بردند و درب همه اطاقها را پلوم کردند و به من گفتند: در این حیاط باش که کسی وارد نشود، و درب حیاط را هم پلوم کردند و رفتند.

ناگهان دیدم درب حیاط باز شد و آقائی وارد شدند، و من هرچه خواستم برخیزم نتوانستم، آقا بطرف اطاقها رفتند و همه پلومهای اطاقها را باز نموده تا نزد امام رسیدند. دیدم آن اطاق روشن شد. با خود گفتم: این امام زمان است، و بچه ای مریض و فالج داشتم، با خود گفتم: وقتی آقا میخواهند بروند، شفای بچه را از ایشان بخواهم.

هنگامیکه خواستند تشریف ببرند، امام هم با ایشان تا در ب حیاط آمدند، آقا تشریف بردند و امام برگشتند بسوی اطاقها و هنگام ورود باطاق اول، رو به م نموده و با لبخندی فرمودند: بچه شما هم شفا یافت. و وارد اطاقها شده وهمه را پلوم فرمودند.

فردا (برای آنکه به بینم وضع بچه و شفا چه شده) گفتم: میخواهم به شیراز بروم، و از ارتش اجازه نمیدادند. پس از اصرار، گفتند: پس یکروز برو و برگرد. حرکت کردم و خود را بشیراز رساندم. سر کوچه منزلمان که رسیدم دیدم کوچه شلوغ است و گفتند: دیشب امام زمان (ع) یک بچه فالج را شفا داده اند، رفتم در منزل دیدم همین پسرم شفا یافته و برخاسته و نورانیت خاصی پیدا نموده.

سردار گفتند: بعدها خدمت آیة ا. دستغیب رفتم و جریان را عرضکردم، فرمودند: فلان روز با امام ملاقات دارم و از ایشان میپرسم. پس از آن خدمت ایشان رفتم، فرمودند: بلی امام فرمودند: همینطور است ولی تا زنده ام بکسی نگوئید.

(ناقل از سردار: یکی از مسئولین عقیدتی-ی در نیروها)

 

خبر دادن حضرات علماء عظام از قیام امام (ره)

1.خبر دادن حضرت آیة ا. العظمی حائری از قیام حضرت امام (ره) و خبر نامه حضرت ولی عصر (عج) به امام

حضرت حجة الاسلام واعظ برجسته اصفهان جناب آقای ظهیرالاسلام که از شاگردان موسس حوزه علمیه قم حضرت آیة ا. العظمی حائری بوده فرمودند: وقتی که رضاشاه شروع بطغیان و فساد نمود، ما شاگردان رفتیم محضر ایشان و عرضکردیم: شما قیام فرمائید. ایشان فرمودند: قیام از آنِ آقا روح ا. (یا سید روح ا.) است.

این گذشت تا وقتی که امام قیام فرموده و به پاریس رفتند، یکی از ثروتمندان اصفهان نزد من آمد و گفت: من بدهکاری سهم امام خود را به چه کسی بپردازم، من با توجه به آن فرمایش آیة ا. العظمی حائری، گفتم: اگر میخواهی بدست نائب بر حق امام زمان (ع) بدهی باید بروی پاریس بدست امام بدهی.

او رفت و پس از بازگشت نزد من آمد و گفت: وقتی در فرودگاه پاریس رسیدم، رعب و وحشت مرا گرفت که در این بلاد غربت چه کنم؟ ناگهان دیدم آقائی آمده و فرمودند: میخواهی خدمت امام بروی؟ گفتم: آری، فرمودند: بیا برویم. در اینحال همه رعب و وحشت من برداشته شد. مرا تا درب مقرّ امام بردند و نامه ای هم به من داده و فرمودند: به امام بدهید، و تشریف بردند. من وارد آن منزل شدم، و بذهنم رسید که در این جوّ دوست و دشمن، امکان دارد این نامه توهین آمیزی باشد و صلاح نباشد به امام بدهم، لذا نامه را باز کردم بخوانم، دیدم سفید است و نوشته ای در آن نیست. رفتم خدمت امام و سهم امام (ع) را بایشان تقدیم نمودم و خواستم بیرون بیایم، امام با لبخندی فرمودند: پس آن نامه را بدهید! عرضکردم : معذرت میخواهم، من فکر کردم مبادا این نامه توهین آمیزی باشد لذا باز کردم. نامه را بایشان دادم، دیدم دارند میخوانند! سپس دست بر خطهای آن گذاشته و امضاء آنرا نشان دادند، دیدم نوشته: حجّة بن الحسن (یا الحجة بن الحسن المهدی و امثال آن که اکنون عین آن در نظر نویسنده نیست).

(ناقل: یکی از علماء اصفهان)

 

2.خبر دادن حضرت آیة ا. حاج سید ابوالقاسم کاشانی (ره) از قیام امام (ره)

قبل از همه وقائع و انقلاب، امام بدیدار ایشان میروند، بعد از اینکه برمیگردند، ایشان میفرمایند: این آقا انقلابی میکنند!

(ناقل: یکی از ین که در شورای مدیریت حوزه میباشند بنقل از کسیکه آنوقت در خدمت حضرت آیة ا. کاشانی بوده)

 

3.خبر دادن حضرت آیة ا. میرزا احمد عاملی آرانی

یكى از علماى بزرگ و فقیه زاهد مرحوم آیت الله میرزا احمد عاملى آرانى است چنانچه یكى از تربیت یافتگان محضر پرفضش نقل كرده است : مامورینى از طرف رضاشاه به منزل ایشان مى آیند و مى گویند: باید لباست را عوض كنى و لباسهائى كه برایتان آورده ایم بپوشى ، آقا خطاب به آنها مى گوید: شما و اربابتان با خدا جنگیدید (اشاره به كشف حجاب ) اكنون نوبت ما علما رسیده است . اگر شاه دوام آورد و سلطنت كرد عمامه ها برداشته خواهد شد. و پس از چند روز از این قضیه رضاشاه سقوط كرد.

آن بزرگوار با درك خاص و بینش عمیقى كه از حكومت جبارانه رضاشاه داشت فرموده بودند: پس از این حكومت خونریزى شدیدى خواهد شد و حكومتى ظالم بر مردم مسلط شود كه بر هیچكس رحم نكند. سپس سیدى كه نائب امام زمان علیه السلام است آن حكومت را سرنگون خواهد نمود.

(کتاب مردان علم در میدان عمل، ج5، ص393)

کشف و کرامات حضرت امام (ره) در خبر دادن از آینده و.

1.در سال اول پیروزی انقلاب، در یکی از روستاهای گلپایگان منبر میرفتیم، یک مامور بازنشسته زمان طاغوت، بدیدن ما آمد و آنچه را که بگوش خود از امام (ره) شنیده بود برای ما نقل کرد که در آنوقتی که امام را برای بردن بترکیه بفرودگاه آورند و من یکی از مستحفظین فرودگاه بودم. امام از پله های هواپیما بالا رفته و روی خود را برگردانده و به نصیری فرمودند: نعمت ا. به شاهت بگو: من میروم و رفتن مرا می بینی، و یکروزی بایران برمیگردم که تو در ایران نیستی که آمدن مرا به بینی! این را بگوش خود شنیدم و با خود گفتم: این سید چه میگوید، چون امام را نشناخته بودم.

(ناقل: یکی از حاکمان شرع در آن زمان)

 

2.پس از انقلاب که مدتی امام (ره) در قم بودند و در منزل در یک اطاق چند متری نشسته و سخنان ایشان از طریق صدا و سیما بجهان منتشر میشد، فرمودند: کارتر (یعنی رئیس جمهور آمریکا) دیگر رئیس جمهور نمیشود باید برود شغل دیگری انتخاب کند.

روشن است یک چنین سخنی با قاطعیت در آن جوّ که بجهان میرسد،جز از شخصی که با عالَم بالا ارتباط دارد، نمیتواند باشد. حال یااز حضرت امام زمان، یا از مکاشفات و. خواهد بود.

3.نامه ایشان به گورباچف و خبر از فروپاشی رژیم کمونیستی در شوروی باآن قدرت، با آن سخنان قاطع که صدای شکسته شدن استخوانهای کمونیست بگوش میخورد و پس از این باید کمونیست را در زباله دان تاریخ جستجو کرد.

که طولی نکشید که این خبر عظیم تحقق پیدا کرد. و آیا چنین سخن و نامه قاطع در برابر همه جهانیان جزاز همان که با عالم بالا و. ارتباط دارد، میتوان صادر شود؟ و نیز همه خبرهای ذیل و غیره.

 

4.سرلوحه اعجاب انگیز پیام ایشان برای حج که ناگهان بجای نوشتن مثلا آیه و روایتی از حج و برائت از مشرکین، آیه مبارکه: و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله» را نوشتند، و حتما متحیرانه در صدا و سیما و مراسم حج خوانده شد، ولی ناگهان کشتار حُجاج نصب العین همه قرار گرفت، و بعظمت و کشف و کرامت و. امام همه پی بردند. و در کتاب مردان علم در میدان عمل،ج5، چاپ اول، ص390 چنین آمده:

انتخاب امام آیه ای را در پیام حج مربوط به سال کشتار حجاج در مکه

حجت الاسلام رحیمیان گفته است پس از مراجعت از سفر حج به خدمت امام شرفیاب شدم. صحنه کشتار حجاج را به عرض رساندم و بالاخره معروض داشتم که همه تا قبل از جمعه خونین مکه از اینکه حضرتعالی آیه: (و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله) را در آغاز پیام حج امسال انتخاب کرده بودید متعجب و شگفت زده بودند. و آنگاه که حادثه اتفاق افتاد به نکته پی بردیم و در عین حال تعجب و شگفت زدگی همه دوچندان شد.

تا قبل از این فراز از عرایضم حضرت امام با سوالات و با نگاه و استماعشان زبانم را در ماوقع گویا می کردند. اما وقتی از آیه و پیام گفتم و خواستم در لفافه و کنایه از کرامت حضرتش حرفی به میان آورم چشمهایشان را پائین انداخته و چهره شان را درهم کشیدند انگار که این مقوله نه تازه است و نه گفتنی است و گوئی نخواستند چیزی در این زمینه افشا کنند.

 

5.پدر و مادری پسر  بچه ای لال داشتند، برای شفای او بزیارت حضرت امام رضا (ع) رفتند. مادر او در آنجا حضرت (ع) را در خواب می بیند که فرمودند: نزد امام خمینی بروید. خواب را به پدر میگوید، و بالاخره میایند جماران به پاسداران میگویند که بچه را برای شفا آورده ایم و آنها بچه را نزد ایشان میبرند و ایشان با توجه خاصی دعائی مینمایند و میفرمایند: بچه را ببرند نزد پدر و مادرش، همینکه بچه میآید نزد آنها ناگهان به مادر میگوید: ماما. و زبان او باز میشود.

(ناقل: یکی از ائمه جمعه  بنقل از یکی از پاسداران امام (ره))

 

6.سخن قاطعانه امام درباره کودتا: در یکی از نیمه شبها خبر آوردند که قرار است کودتائی صورت گیرد، حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج احمد آقا، شتابان خدمت امام رسیدند. امام به ادای نماز شب مشغول بودند، مدتی طولانی به انتظار ایستادند، اما امام غرق در راز و نیاز با خداوند بودند. وقتی حاج احمد آقا موضوع را به اطلاع امام رسانید، ایشان با همان متانت و آرامشی که همواره داشتند اشاره کردند و آرام فرمودند: مسئله ای نیست، شما بروید و خیالتان آسوده باشد.».

(کتاب مردان علم در میدان عمل،ج5، ص235).آیا این سخن از غیر شخصی که با عالَم بالا سر و کار دارد میتوان باشد؟

 

7.خبر دادن امام (ره) از ترور حضرت آیة ا. ای و نیز گوشه ای از حالات معنوی امام

دكتر پور مقدس دكتر مخصوص امام امت در خاطرات خود گفته است : ساعت 30/11 بود كه در دفتر با جناب آقاى صانعى نشسته بودیم كه ناگهان تلفنى زده شد مبنى بر اینكه حضرت آیت الله اى را ترور كرده اند این مسئله باعث ایجاد اضطراب و نگرانى در همه افراد شد، این خبر بایستى به اطلاع امام مى رسید در این فكر شدیم كه چگونه امام را از این حادثه آگاه كنیم كه كمترین تاثیر سوئى برجسم و روح امام نداشته باشد من به فكرم رسید كه یك قرص آرام بخشى را در چاى حل كنیم و ایشان میل نمایند و پس از یكساعت كه اثر دارو ظاهر شد خبر را بطور ملایم به ایشان بگوئیم آقاى صانعى در این خصوص استخاره كردند ولى استخاره بد آمد بنابراین تصمیم گرفتند خودشان خدمت امام بروند و خبر را به امام بگویند وقتى برگشتند فرمودند: وقتى من خدمت امام رسیدم و خودم زیاد مضطرب بودم و نمى دانستم چگونه خبر را به امام منتقل كنم ، امام سرسجاده نشسته بودند قبل از اینكه من لب به سخن بگشایم حضرت امام فرمودند: (آقاى اى را ترور كرده اند؟) وقتى فهمیدم ایشان قضیه را فهمیده اند من خیلى آرام گرفتم حالا از كجا امام خبر دار شده اند با اینكه هیچكس قبل از آقاى صانعى خدمتشان نرفته بود گویا به ایشان الهام شده بود در حقیقت آقاى صانعى رفته بود به امام خبر دهد، امام به ایشان خبر ترور را داد و به ایشان آرامش دادند.

و نیز دكتر پور مقدس گفته است : امام در جلسات خصوصیشان گفته بودند:  من اصلا به چیزى مثل پدیده ترس خو نگرفته ام و نمى دانم ترس ‍ چیست  و ما از نظر پزشكى قضیه را در ایشان لمس كردیم كه اصلا ترس ‍ در تن ایشان وجود نداشت چرا كه از نظر فیزیولوژى و پزشكى كسى كه بترسد ماده اى در بدنش ترشح مى شود به نام (آدرنالین ) و این ماده در ضمن ترسیدن مسئول تظاهرات ترس است یعنى ماده باعث افزایش تعداد ضربان قلب و سفید شدن رنگ انسان مى شود و بدن به لرزش و ارتعاش ‍ مى آید فشار خون بالا مى رود. و ما كه دقیقا در مدت هشت نه سال نبض و فشار خون امام در كنترلمان بود و دقیقه به دقیقه به تعداد ضربان قلبشان در این اواخر آگاهى داشتم و در این مدت ناملایمات زیادى رخ داده بود كه حداقل ضربان قلب را باید بالا مى برد، هرگز ندیدیم ضربان قلب امام در برابر سیل حوادث و مشكلات بالا رود. در جریان بمباران و موشك باران تهران كه هر كسى دچار اضطراب مى شد مادر همان حال و در همان لحظات روى (تله مانیتور) مى دیدیم كه ضربان قلب امام افزایش پیدا نمى كند و یا مى رفتیم فشار خون امام را مى گرفتیم و مى دیدیم هیچ تفاوتى با قبل ندارد و این نشان مى دهد كه واقعا امام هرگز از چیزى نمى ترسید و ما اینطور استنباط مى كنیم كه در اثر ریاضت و خود سازى روح و بدن خود را مهار كرده بودند.

با این حال ، ما كه دركنار امام بودیم شبها شاهد تضرع و گریه هاى امام در برابر خدا بودیم حتى آن شب كه ایشان را به بیمارستان منتقل كردند همچنان از خواب بیدار شده و به نماز شب پرداختند كه فیلم نماز شبشان از طریق دوربین مخفى در معرض دید همگان قرار گرفت ولى یك قطعه از فیلم را بنابر حسب مصلحت حذف كردند و آن وقتى بود كه ساعت گریه و زارى امام در پیشگاه حضرت ذوالجلال رسیده بود و من امیدوارم كه این قسمت از فیلم را هم براى مردم عزیزمان پخش كنند كه متوجه شوند كه آن امام بزرگوارى كه پدیده اى به نام ترس در سراسر وجودشان نبود و در برابر جهان استكبارى یكه و تنها مى ایستادند و از هیچكس وحشتى نمى كرد، در سحرگاهان كه در برابر خداوند قرار گرفت چنان لرزه بر اندام مباركشان ظاهر مى شد و اشك مى ریخت و با صدا گریه مى كرد.

(کتاب مردان علم در میدان عمل، ج5، ص232)

 

8.با دعای حضرت امام از خدا شفا گرفتم

حجت الاسلام آقاى رحیمیان نقل كرده است : یك روز آقاى خلیلى كه از افراد متدین و شاغل در هلال احمر است مضطربانه تلفن كرد كه یكى از برادران بسیار خوب به نام آقاى اكبرى كه در جبهه تركش به مغزش اصابت كرده حالش خیلى وخیم است پزشكان به او جواب رد داده اند و از بهبود او مایوسند تنها امید به خدا و دعاى امام است و از حقیر مصرانه خواسته بود كه چند حبه قند، خدمت امام ببرم تا با دست امام تبرك و به آن دعا بخوانند و براى شفاى مریض دعا كنند. مقدارى قند خدمت حضرت امام بردم و مطلب را به عرض رساندم حضرت امام قندها را تبرك و به آن دعا خواندند و سپس براى سلامتى او دعا كردند، وقتى به دفتر برگشتم آقاى خلیلى خود را به دفتر رسانده بود قندها را گرفت و با عجله برگشت ، چند روز بعد تلفن زد و ذوق زده و گریان تشكر كرد و مژده داد كه دوستش از خطر گذشته و پزشكان از بهبود او مبهوت شده اند و چند ماه بعد مجددا تلفن كرد در ضمن تشگر مجدد براى مجروح شفا یافته درخواست كارت براى دستبوسى امام كرد كه با نشاط و سلامت تشرف یافت و. ایشان برایم نقل كرد كه فلان پزشك متخصص معروف كه در جریان معالجه من بود و بطور قطع از بهبودیم اظهار یاس كرده بود بعد از این ماجرا صریحا به من گفت : ما دكترها به معجزه اعتقاد نداریم ولى وقتى مثل شما را مى بینیم كه بعد از آن وضعیت ناگهان همه چیز عوض مى شود و بعد از چند روز روزى با پاى خود راه مى روید ناچار مى شویم كه به معجره اعتقاد پیدا كنیم .

(کتاب مردان علم در میدان عمل، ج5، ص391)

 

9.شبی که امام به حرم مشرف نشد

حجت الاسلام آقاى رحیمیان گفته است : هر شب سر ساعت 30/2 دقیقه بعد از غروب آفتاب حضرت امام براى ملاقات عمومى به بیرونى تشریف مى آوردند و بعد از نیم ساعت سر ساعت سه برمى خاستند و به حرم مشرف مى شدند، تنها در یك مورد با آنكه ظاهرا هیچگونه محذورى نداشتند وقتى كه سرساعت سه فرا رسید از جابر خاستند و به جاى اینكه مثل همیشه به سوى حرم حركت كنند بر خلاف انتظار آن شب به حرم نرفته و به اندرون تشریف بردند. افراد حاضر شگفت زده شدند چون تنها بیمارى بود كه مانع تشریف امام به حرم بود، همه از سلامتى امام جویا شدند ولى هیچ چیز معلوم نشد و حتى نزدیكان نیز هیچ دلیلى بر این قضیه نیافتند و همه متعجب شده بودیم ، روز بعد معلوم شد كه در همان ساعتى كه امام طبق معمول به حرم مشرف مى شدند سفیر ایران در بغداد به حرم آمده و ظاهرا به عنوان اهداى فرش از سوى شاه مراسمى را برگزار كرده بود و با توجه به اطلاع دقیق آنها از تشرف امام به حرم و انتخاب همین وقت براى مراسم مذكور و فیلمبردارى از آن توطئه اى كه در سر داشتند و بدین سان معماى عدم تشرف امام به حرم برایمان حل شد ولى معماى بزرگتر جاى آن را گرفت و آن اینكه چگونگى اطلاع امام از این توطئه بود؟

(کتاب مردان علم در میدان عمل، ج5، ص392)

 

10.حضرت امام و علم به رفتنی بی بازگشت

پس از آنكه پزشكان تصمیم خود را مبنى بر بسترى شدن حضرت امام خمینى در بیمارستان اعلام كردند، امام به هنگام وداع با اهل منزل خطاب به ایشان گفتند: من براى همیشه از پیشتان مى روم و هرگز باز نخواهم گشت اهل منزل گفتند: شما باز خواهید گشت و سلامتى خود را دوباره باز خواهید گرفت ولى امام دوباره تكرار كردند: اما این بار مى دانم كه بازگشتى در كار نیست  و سپس حضرت امام خطاب به همسر حاج احمد آقا گفتند: به پدرتان كه فردى بسیار مؤمن و عالم است ، تلفن بزنید و بگوئید برایم دعا كند از خداوند بخواهد كه مرا بپذیرد و عاقبت مرا به خیر بگرداند.

و هنگامى كه منزل را به طرف بیمارستان ترك مى كردند حاج احمد آقا در كنار در ایستاده بود، حضرت امام در حضور دكترها و پرستارها به ایشان اشاره اى كردند و ایشان نزدیك آمدند و حضرت امام گونه حاج سید احمد آقا را بوسیدند، این منظره را تا به حال هیچكس مشاهده نكرده بود و این خود گویاى آن بود كه حضرت امام علم داشتند كه دیگر هرگز به منزل باز نخواهند گشت.

روز شنبه آقاى اى مشرف شدند و گفتند: آقا انشاء الله خداوند به شما سلامتى دهد. امام فرمودند: شما دعا كنید خداوند عاقبت مرا ختم به خیر گرداند، بپذیرد.

(کتاب مردان علم در میدان عمل، ج5، ص289)

 

11.اصلا در حدیث حضرت امام موسی بن جعفر (ع) است که از یک قیام بحقّ شخصی از قم باوصافی که میخوانیم خبر میدهند که کاملا بر امام و این امت تطبیق دارد و نفرمودند چند قیام از اشخاصی که مثلا کسی بگوید: شاید غیر از این امام و امت باشد. متن حدیث این است: قال موسی بن جعفر (ع): رجل من اهل قم یدعو الناس الی الحق، یجتمع معه قوم کزبر الحدید لاتُزلّهم الریاح العواصف و لایملّون من الحرب و لایجبنون و علی الله یتوکلون و العاقبة للمتقین: حضرت امام موسی بن جعفر (ع): مردی از اهل قم مردم را بسوی حق فرا میخواند که بهمراه او قومی اجتماع مینمایند همانند پاره های آهن (محکم و با استقامت) که بادهای تند (حوادث) آنها را از پا در نمیآورد و از جنگ خسته نمیشوند و نمی ترسند و بر خدا توکل مینمایند و عاقبت از آنِ متقیان (آنان) خواهد بود.

(بحار، ج60،ص216، طبع اسلامیه، سفینة البحار، ماده قمم)

 

12.عکس امام در ماه

یکی از بزرگترین آیات الهی بر حقیقت و حقانیت حضرت امام (ره) و قیام و انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، پیدایش عکس ایشان در ماه بود. شبی از شبها که ایشان در پاریس بودند، مشاهده شد که با قدرت و عنایت الهی عکس ایشان در ماه است که حتما برای آن بود که کاملا حقیقت و حقانیت معظم له و حقیقت و حقانیت قیام و انقلاب و تشکیل حکومت الهی ایشان را خدا بر همه خلق روشنتر و اتمام حجت فرماید.

فردای آنشب، در راهپیمائی قم سخن بمیان آمد، یکی از اهل علم فرمود: من دیشب با دوربین نگاه کردم، دیدم همان عکسی است که امام در حال خواندن کتاب میباشند.

در هرحال، مطلبی بود بدون شک و تردید، گرچه برای نسل جدید کمتر گفته و شنیده شد.

 

13.حضرت بقیة ا. الاعظم (عج) بر سر جنازه امام (ره)

نماز میت امام (ره) را حضرت آیة ا. العظمی  گلپایگانی خواندند و در رسانه ها هم منتشر شد، ولی از خود ایشان نقل شد که وقتی در نماز باینجا رسیدم که: (اللهم انا لانعلم منه الا خیراً فان کان محسناً فزد فی احسانه) خواستم بگویم: (فان کان مسیئاً)، دیدم امام زمان (عج) بر سر جنازه امام تشریف دارند، فلذا آن قسمت را نخواندم.

والحمدلله کما هو اهله و صلی ا. علی محمد و آله الطاهرین.

و این چند نمونه ای از آن فضائل و مناقب و. که اکنون در نظرمان بود، و از همه آنهائی که نمونه هائی دارند که خود مشاهده نموده و یا در نوشتاری خوانده، تقاضا داریم که آنها را بوسیله کانال اسلام حسینی1414 در ایتا یا سروش ارسال نمایند.  


1.    ارتباط با حضرت امام زمان (ع).

2.    خبر دادن بزرگان علماء از قیام ایشان.

3.    خبرهای ایشان از آینده و وضع پنهان موجود جهان.

و در پایان: انقلاب برای ما و جهان چه آورد؟


بسم الله الرحمن الرحیم

والحمدلله کما هو اهله و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین کما هو اهله و لعن اعدائهم اجمعین.

انگیزه نگارش

گرچه عظمت و شخصیت حضرت امام خمینی (ره) بر همه حتی دشمنان آشکار است و گرچه کتاب و مطالب و سخنان بسیاری در این باره نوشته و گفته شده، ولی هنوز بعمق مقام ایشان پی نبرده و ممکن است با گذشت زمان برای بعضی خصوصا برای نسل جوان آینده، این بصیرت و آگاهی نسبت بمقام و حقیقت و فضائل ایشان و انقلاب و نظام، کم رنگ شود، فلذا بنظر رسید در این باره شمّه ای از آن فضائل و مناقب و. در اینجا ذکر شود، که تا حدود بسیاری از عمق حقانیت و حقیقت و مقام و ارتباط ایشان با حضرت ولیعصر (عج) و اینکه این قیام و تشکیل حکومت و. ایشان با عنایت و رهبری آنحضرت بوده است را برای همه روشنتر مینماید، و باعث این میشود که همچون گذشته با همه وجود، نگهبان و وفادار و فداکار این نظام و رهبری باشیم و بادهای حوادث و فشارهای دشمنان، ما را در این راه سست ننماید.

البته آنچه در اینجا ذکر میشود.


بسم ا. .

سحر و جادو، و شدت گناه و عذاب و. آن

چون گاهی در گوشه و کنار دنیا حتی از مسلمان ها، سحر و جادو، دیده شده و حتی برای بعضی از آنها امر مشتبه شده که برای تحبیب یعنی ایجاد دوستی بین افرادی مثل زن و شوهر و غیره، جایز است، نیز امکان دارد بعضی اصلاً ندانند سحر چیست و دچار آن شوند لذا بنظر رسید  هم معنی سحر و جادو بیان شود و هم به آنها که سحر می کنند و هم به سائر مردم، شدت گناه و عذاب آن ، طبق قرآن مجید و احادیث حضرت پیامبراعظم(ص) و امامان(ع) تذکر داده شود:

سحر چیست؟

سحر و جادو همانطور که نیز در رساله تحریرالوسیله حضرت امام خمینی(ره) میباشد آن چیزی است از نوشتن یا گفتن و خواندن یا دود کردن یا تصویر یا دمیدن یا گره زدن و امثال آن که در بدن یا قلب یا عقل کسی که میخواهند او را سحر کنند، تأثیر میکند و در نتیجه در احضار یا خواب یا بیهوشی یا ایجاد دوستی یا دشمنی او وامثال آن تأثیر میگذارد.

البته این سحر غیر آنچه است که در شرع از قبیل دعا و توسلات و تعویذها و غیره که مثلاً برای شفاء مریض و امثال آن در قرآن و احادیث وارد شده.

شدت گناه و عذاب و. سحر و جادو

1-طبق قرآن مجید، حتی یاد دادن و یاد گرفتن سحر، کفر است چه رسد اعمال آن و یاد دهنده و یاد گیرنده و عمل کننده به آن و اجرت گیرنده آن در آخرت و روز قیامت هیچ بهره ای، جز جهنم و سوختن و عذاب نخواهد داشت: (سوره بقره آیه102 که تفسیر و شرح آن در احادیث متعدده آمده است)

2- حضرت رسول الله(ص) ، به زنی که عرضه داشت: من شوهری دارم که بر من خشونت و تندی دارد و من کاری (از سحر) نمودم که او را به خود مهربان نمایم، فرمودند: وای بر تو، دریاها و گِل ها را تیره نمودی (خ ل- دین خود را نابود کردی) و ملائکه اخیار و ملائکه آسمانها و زمین تو را لعنت نمودند. پس او روزها روزه گرفته و شبها به نماز می ایستاد و سر خود را تراشید و پلاسی پوشید، آنگاه خبر آن ، به حضرت پیامبراکرم(ص) رسید، حضرت فرمودند: اینها از او قبول نمیشود. (جامع الاحادیث کتاب المعایش و المکاسب ، ابواب مایکتسب به باب28 حدیث14).

3- از حضرت پیامبراکرم(ص) : همانا خداوند، در شب مبارک (گویا مقصود شب قدر باشد) ، به گناهکاران امت من رحم میفرماید. پس آنها را (با شرایطش) می بخشد، مگر هشت نفر را : آنکه برای خدا، شریک قرار داده (شرک) و کاهن (فالگو که خبرهایی از راههای غیرشرعی مثلاً توسط شیطان میدهد) و سحر کننده و عاق(والدین) و ربا خوار و شرابخوار و کار و ماجن (آنکه از هر چه از سخنان زشت بگوید یا درباره او بگویند باک ندارد.) (همان باب28 حدیث15).

4- از حضرت امام صادق(ع) از پدر خود(ع) : همانا حضرت علی(ع) میفرمودند: هر که سحر را بیاموزد ، آن آخرین عهد او با پروردگارش میباشد ( دیگر از دین و ایمان و. به خدا جدا شده است) و حدّ او اعدام است مگر آنکه (با شرایطش) توبه نماید. (جامع الاحادیث کتاب الحدود، ابواب حد المحارب و المرتد باب12) و احادیث بسیار دیگر در این دو باب و غیره درباره کفر و شدت گناه و عذاب سحر و یاد دهنده و یاد گیرنده و اعمال کننده آن، چه رسد به حرمت اجرت آن و.

توبه آن چگونه است؟

توبه ساحر آنست که همان لحظه که فهمید گناه کرده فوراً از گذشته کاملاً نادم و پشیمان شده و تصمیم بگیرد که دیگر سحر نکند و یاد ندهد، و سحرها را باز کند، آن هم حتی الامکان به وسیله قرآن و دعا، و به آنها هم که یاد داده بگوید: توبه کنند و تکلیف خود آنها هم هست که توبه نمایند و سائر شرایط توبه.


اے دنیا والوں توجہ توجہ

هرانسان جس پر نگاه ڈالیں سبھی حضرات حق کی شناخت اور دین حق کی جستجو  میں سرگردان ہیں اوراس بات کے درپی ہیں کے اپنے معبود حقیقی کو پہچان سکیں اور وہ لوگ جو راہ حق و دین مبین کی شناخت کے درپی  ہیں سب ہی لوگوں کے لئے امام حسین(علیہ اسلام )کی شخصیت اور آپکے معجزات وکرامات تمام دنیا والوں کے سامنے واضح و آشکار ہو چکے ہیں یہ تو بات رہی مسلمانوں کی بھت سے  ایسے افرادہیں جو مسلمان بھی نھیں ہیں مثلا  عیسائی جو ایران میں رہتے ہیں اور ھندوستان میں رہنے والے ھندو اور تمام اھل دنیاکے لئے حجت تمام ھو گی ہے جوبھی حضرات اپنی مشکلات کی بناپرنا امیدی کے شکار ھوچکے تھے جب انھوں نے حضرت امام حسین علیہ السلام سے توسل کیا تو انکی مشکل بر طرف ھوگئی نیز آپکے معجزات وکراما ت کاجب لوگوں نے تجربہ کیا اور حضرت کی فضیلت ومنزلت کودرک کرنے کے بعد امام مظلوم علیہ السلام سے نذر کرنے لگےآپ سے لوگوں کی عقیدت بڑھنے لگی کہ آپکی یاد میں جوبھی پروگرام ھوتےھیں اس میں ھر اھل انصاف شرکت کرنے کی کوشش کرتا ھے انتھا یہ ھے ماہ محرم کی مجلیسوں میں شرکت کرنا اور شیعوں  کے علاوہ دوسرے مذاھب  کے لوگ چاہےھندو ھوں یامسیحی وغیرہ سب آپ کی عزاداری میں شرکت کرتے ھیں اورتعجب آوربات یہ ھے کہ تھران  جیسےشھر میں جو ایران کی  راجدھانی ھے وہاں عیسایوں نےمحرم الحرام کے لئے انجمن بنائی ھے جوماہ محرم میں امام حسین علیہ السلام کی یاد میں پروگرام کرتے ہیں اور اس سال1440  ہجری قمری میں امام حسین علیہ السلام کی زیارت کربلا معلی بھی عیسائی اربعین حسینی  میں گئے تھے تعجب کی بات یہ ھے کہ خود ان لوگوں کی جانب سےموکب لگاھوا تھاجس میں لاکھوں زائروں  کی خدمت کا شر ف نصیب ھواآپ حضرات اسکو شوشل میڈیا پر ملاحظہ کرسکتے ھیں اوراس انجمن کا نام ھیت ثاراللہ مسیحیان تھران  ھے جو نجف اشرف اورکربلامعلی کےراستے میں لگایا تھااور اسکے علاوہ اس سال اربعین میں امام حسین علیہ السلام کی زیارت کی غرض سےدوسرے ملکوں سےبھی مسیحی اور انکے عالم جن کوکشش کھا جاتا ھے کربلامعلی آئے تھے منجملہ جو   جورجیاآمریکا کا ایک صوبہ ھےوہاں سےمسیحی عالم جسکو کشش کے نام سےیاد کیا جاتا ھے وہ نجف سےکربلا پیدل چلنے والوں میں شر یک تھااس نے کھا ھماری کتاب انجیل میں ذبیح الفرات ذکرھواھے اس سے مراد امام حسین علیہ السلام ہیں اس کے علاوہ مسیحی عالم اربعین میں کربلا کی زیارت کے لئے آئے تھے اور وہ بھی  دوسرے لوگوں کی طرح پیدل نجف سے کربلا تک چلتے ھوئے امام حسین علیہ السلام کی سے فیضیاب ھوئے ان میں ایک عالم مسیحی جسکا نام مالخازسونگیولا شفیلی تھاجو صوبہ جورجیا سے آیا تھا اس نےاپنے اس سفر زیارت میں کھا عدالت وانصاف اور صلح کاوجود امام حسین کی اس عظیم قر بانی کی وجہ سے باقی ھے  اور اس نے یہ بھی کہا ذبیح الفرات جو ھماری   کتاب مقدس انجیل میں آیا ھے اس سے مراد امام حسین علیہ السلام ہیں اسی وجہ سے میں کربلا معلی کی زمین کابوسہ لینے آیا ھوں اوراس  نے یہ بھی کہا کہ اس با برکت سرزمین پردنیا کے تمام لوگوں کے لئے دعا کیا ھے کیو نکہ سر زمین کربلا کو الھام بخش پایاھےفارس نیوز کے مطابق اس سال نجف اشرف سے کربلامعلی پیدل چلنے والے کڑوروں کی تعداد میں شریک تھے جس میں مرد عورت بچے اور بوڑھے جوان افراد شامل تھے حد یہ تھی ھر قبیلے اور مختلف ثقافتوں اور مختلف مکتب کے لوگ آئے ھوئے تھے اس سال سوریہ کا رھنے والا ایک مسیحی دانشمند جو اسوقت کویت میں رہتا ھے وہ بھی آیاتھا  جس کا نام (آنتوان بارا)جس نے  امام حسین علیہ السلام کے بارے میں کتا ب بھی لکھی ھے اس کتا ب کانام( حسین ( ع) ، مسیحیت کی نظر میں )وہ کہتا ھے میں بھت مرتبہ امام حسین علیہ السلام کی زیارت کی ہےاور اس سال بھی اربعین میں کربلا معلی آیاتھا اس نے کہا ھے کہ میں نے اس کتاب کوجولکھا  ھے یہ امام حسین علیہ السلام کی کرامت کی وجہ سے لکھا ھے اور  بعض  کرامتوں کوحالت  بیداری اور خواب کی صورت میں محسوس کیا ھے اور اسکاانڑیو بھی اس میں ذکر کیا جارہا ہے آپ حضرات پڑھ لیں  جس کو شو شل میڈیا پر منتشر کیا گیا ھے  انڑیو سوال : کیا آپ نے ابھی تک کربلامعلی کا سفر کیا ھے اور اس سفر میں آپ نےاپنے اندر کیسا محسو س کیا بیا ن کر سکتے ہیں ؟ جواب :جی بندہ ناچیز کو سات مرتبہ کربلا کی زیارت کا  شرف ملا ہے نیز اس زیارت  سے ہم کو بھت کحچھ میسر ھواھے سوال: کیا کبھی  آپ نے امام حسین علیہ السلام کو بیداری یاسونے کی حالت میں دیکھا ھے ؟ جواب : جی ہاں ہم نے بھت مرتبہ امام حسین علیہ السلام کو دیکھا ھے                                                                                    سوال:آیا ممکن ان میں سے کسی ایک کو بیان کرسکتے ھیں ؟                         جواب : جی میں نے اس کتاب کو لکھنے سے پہلے امام حسین علیہ السلام کو خواب کی حالت میں دیکھا ھے لیکن جس وقت امام  ع کی زیارت ھوئی میرا وجود لرزگیا لیکن آپکی زیارت سے میر ے قلب کو بہت ہی  اطمینان وس محسوس ملا میں نے اسی کے بعد اس کتاب کو لکھنے کا ارادہ[1]  کیا اور امام حسین علیہ السلام کی دوسری کرامت ہمارے شامل حال یہ تھی جو بغداد جیسے شھر میں ھمارے ساتھ پیش آئی ھے اسکو بھی ذکر کر رھاھوں شھر بغداد میں ہم نے امام حسین علیہ السلام کی کرامت  ومعجزہ کو دیکھا ھے وہ یہ ھیکہ ایک  پل ھے جو شھر بغداد سے دوسرے شھر کے درمیا ن واقع ھے اس پر سے اپنی  گاڑی  سےگذر رھا تھا اورمیری گاڑی کا نام پژو تھااسی پل پر اچانک  بند ھو گئی اسکو لوگوں کی مدر سے نیچے لیکر  آیا اور پھر اپنی گاڑی کو کھول کر بنانے میں مشغول تھااسی کے قریب ایک خاتون کھجور فروخت کررھی تھیں یا لوگو ں کو تقسیم کررھی تھیں اور انکا نام ام عمارتھا انھوں نے ھم سے کھا اس کحجورکوکھالو میں نے انکار کیا کیونکہ گاڑی کے بنانے می مصروف تھا لیکن وہ بار باراصرار پر اصرار کررھی تھیں اور انھوں نے ھم سےدریافت کیا کھاں  جارھے ھو میں نے عرض کیاکربلا جارھا ھوں تو اس خاتوں نے کھااسکو کھا لو اور بقیہ کو امام حسین علیہ السلام کے زائروں کے لئے لیتے جاو اس عورت کی صداقت  جوکہ سبب بنی میں نے کھجور کھا لیا اور بقیہ کو کار میں رکھ لیا المختصر ماہ رمضان  کے ایام تھے میں روزہ تو تھا نھیں لیکن وہ عورت روزہ تھی  قبل یہ کہ کران آتی اور میری کار کو اٹھا کر لے جاتی میری کار خود بخود اسٹارٹ ھوگئی اور میں کربلاکے لئے روانہ ھوگیا جب کربلاکے قریب پنہچا ایک شخص سے میری ملاقات ھوئی انھوں نے مجھ حقیر سے اظھار محبت وھمدردی کررہے تھے اور میں انکو نھیں جانتا تھاانھوں نے فر مایا کہ کربلا آنے سے پہلے مجھکو کیوں نھیں خبر کیا کہ کربلا آرھاھوں المختصر اسی کار سے میں پھر کویت واپس آگیا اور کہین بھی کار خراب نھیں ھوئی لیکن جب کویت پہنچ گیا پھر وہاں کار بنوانے کے لیے گیرج گیا تو مکینکل نے کار کودیکھ کر کہا آپ عراق سے یہاں تک کیسےآ گئے اسکا ایک پرزہ بالکل پگھل گیا ھے اور اسکا وجودبھی باقی  نھیں رھ گیایہ تھی امام حسین علیہ السلام کی  کرامت ھمارے ساتھ

ان تمام باتوں کے باوجود

ان سب باتوں کے باوجود امام حسین علیہ السلام کے معجزات وکرامات جن لوگوں نے مشاھدہ کیا ھے اس سے امام علیہ السلام کی حق و حقانیت کودرک کرنے کے لئے واضح ثبوت  اورٹھوس دلیل ھے غیر مسلم اور غیر شیعہ کے لئے نیز تما م دنیا والوں کے لئےخدا کی جانب  سے واضح وروش دلیل ھےکہ اسلام حسینی حق وحقانیت کے ساتھ دنیا میں باقی ہے

       لہذا  لوگوں کو چاہئے کہ اسلام حسینی علیہ السلا م ہی مذھب حق ھے اور اس پرعمل کر نے والے اللہ کےمطیع اور فر ما بردار بندے ھیں لہذا تمام لوگوں کو دعوت فکر دیتے ھیں اور اسی کے ساتھ یہ

 بھی کھنے میں فخر محسوس کررھا ھوں اس پر ایمان لانے میں سعادت دنیا وآخرت ھے اور لوگوں کی بھلائی ھے  کیونکہ امام حسین علیہ السلام  حضرت محمد مصطفی صلی اللہ علیہ وآلہ وسلم  کے تیسرے جانشین اور لوگوں کے تیسرے امام ھیں اور حضرت علی علیہ السلام کے فرزند ھیں   اور نو اماموں کے باپ ہیں نیزامام حسن علیہ السلام کے بھائی ھیں اور آپ ہی کی نسل مبارک سے امام  مھدی عجل اللہ تعالی فرجہ الشریف ہیں جو پردہ غیب میں رہکر آپکی اور آپکے جدامجد کی جانشینی فرما رھے ھیں  یہ بات واضح وروشن ھے کہ امام حسین علیہ السلام سے کبھی بھی حق وحقانیت جدا نھیں ہوسکتی تو جو کچھ ھے سب ا سلامی ہے یعنی اسلام کے دائرے میں ہے یوں جان لیں کہ  اسلام یعنی امام حسین علیہ السلام اورامام حسین علیہ السلام یعنی اسلام:امام حسین علیہ السلام سے حق وصداقت کو جدا نھیں کیا جاسکتا ہے امام حسین علیہ السلم اور دیگر دین مبین کے رھنما اسلام کی راہ میں شھید  کئے گئے ہیں آئمہ معصومین علیہم السلام نے اپنا پورا وجود انسانوں کی ھدایت کی خاطر اسلام کی راہ میں فدا کردیا ھے           

اس نکتہ کی طرف توجہ دیں

کوئی یہ خیال نہ کرےکہ مذھب مسیحیت ومذھب ھندو وغیرہ بھی صحیح ہے اوراسکے ساتھ مذھب شیعہ اثنا عشری یعنی اسلام حسینی بھی حق پرہے

یہ اصلا ممکن نھیں ہے کیونکہ قرآن کریم جو آسمانی اور الھی کتاب ھے اس خداوند عالم نے صا ف لفظوں میں ارشاد فرمایا ہے (ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه وهوفی الأخرة من الخاسرین)سورہ آل عمران آیة 86                                  ترجمہ آیة  : دین  اسلام کے علاوہ اگر کسی نے کوئی مذھب ومسلک کو اختیار کیا تو خداوند عالم اسکے مذھب ومسلک کو قبول نھیں کر ے گا اور وہ لوگ گھاٹے میں رھینگے  اور یا د رھے اسلام آنے کے بعد تمام کتب آسمانی کازمانہ ختم ھو گیا اور اعلان اسلام کے بعد نہ  گذشتہ پیغمروں کی شریعت باقی  رھگی اب فقط اسلام کاقانون نافذھوگا اور اسلام کا حکم چلے گااور کسی بھی مذھب و مسلک پر عمل کرنا درست نھیں ھوگااورنہ ہی خدا وند عالم اس مذھب کو قبول نھیں کرےگا اب چا ہے وہ بت پر ستی ھو یا مسیحیت ھو کسی کاک وئی عمل قبول نہ کیا جاے گاجب تک اسلام کے قانون پر عمل پیرا نہ ھوگااوراسکے دائر میں رھکر زندگی نہ گزارے گا پورے : قرآن مجید میں خداوند عالم نے اس مطلب کی مخالفت کی ھے اورجو اسلام کے خلافانجام دیتا ھے تو اس شخص کے لئے سخت عذاب ھے اور اسکا ٹھکانا جہنم ھوگاجو بھی اسلام کو قبول نہ کرے گااور اسکے بتائے ھوئے احکام پر عمل نہ کرے گادنیا میں وہ گھاٹے مین رھے گا اوآخرت میں ھمیشہ عذا ب میں مبتلا رہے گااس سلسلے میں تمام رھبران نے اور خود پیغمبراسلام صلی اللہ علیہ وآلہ وسلم نے ودیگرآئمہ معصومین علیہم السلام نے لوگوں کواسکی متوجہ

کیا ھے  اور خودامام حسین علیہ السلام نے لوگون کو متوجہ کیا ھے جو تاریخ اور تمام کتابوں میں بھی موجود ھے مگر  انسان تعصب کی عینک آتار کردیکھے

***ایک اھم مشورہ***

 

 

جو ابھی تک آپ حضرات نے پڑھا ہے اس کے پڑھنے کے بعد حجت تمام ہوچکی ہے لکین یہ بھی جان لیجئے  یہ تمام کرامات اور معجزات جو ہم نے امام حسین علیہ السلام یا  حضرت ابو الفضل عباس علیہ السلام کی ذات اقدس سے مشاھدہ کررھےہیں یہ فقط انھیں دو ذاتوں سے  مخصوص نھیں ھےبلکہ یہ کرامات اور معجزات ھمارے تمام اماموں اور انکے صالح فرزندوں کے اندر  پائےجاتے ھیں جو خدا وند عالم نے انھیں عطا فرمایا ھے حضرت امامعلی علیہ السلام سے لیکرحضرت امام مھدی علیہ السلام تک سبھی میں یہ معجزات وکرامات پائے جاتے ہیں آپ لوگ بھی تجربہ کر سکتے ہیں ان ذوات مقدسہ سے توسل کر کے تو آپلوگوں کے لئے انکی صداقت وحقانیت اجاگر ھوجائیگی لیکن یاد رہے یہ دعا اور توسل کے لئے کچھ شرائط ہیں لہذااسکو بجالاناضروی ہے تاکہ دعاوتوسل کا اثرظاھرا لوگوں کےلئے آشکار ہوجائےاور وہ شرائط یہ ہیں 1 جو شخص دعا کر ربا ہے وہ جائز ہو اور اس شخص کے حق میں مفیدھو اوروہ مصلحت بھی رکھتی ھونیز اس سے اسکا کو ئی نقصان بھی نہ ھوتا ھو   :                                      

مثلا وہ دوا جو درد کے وقت انسان  

کھاتا ہے اور وہ یہ بھی جانتا ھے کہ یہ درد کی  دوا ہے اور تمام اس درد کے مریض دردجیسی بیماری میں استعمال کرتے ہیں نیز وہ صحت یاب بھی ہوجاتے ہیںلیکن بعض بیمارایسے ہوتے ہیں جنکی بیماری بعین ہی وہی ہوتی ہے لیکن اسکے بعد بھی وہ دوا فائدہ نھیں کرتی وہ چاہے جتنا کھائیں لیکن اسی طرح کے نمونہ جو شفا یاب ہوتے ہیں اور جس نے اس دوا کو بنایا ھے اسکو اسکا علم کامل ہے کہ یہ دوا اسدرد کے لیے بنائی گئی ھے پس معلو م ھوتا ھے اس دردکے اسباب علل اور ھیں  جس کے سلسلے میں خود اسکو غور کرنا چاہئے در حقیقت دوا بنانے والاطبیب علم کامل رکھتا ہے                                                    

لھذا جس چیز کے حصول کے لئے دعا کرتے ہیں یا رفع مشکل کے لئے خدا وند عالم سے دعا کرتے ھیں وہ چیزیں خود از نظر اسلام اور ھمارے آئمہ معصومین علیہم السلام اور نبی آخر کے اعتبار سے جائز اور مباح بھی ھونا ضروری ھے یہ دعا کی قبو لیت کے لئے اھم شرط ہے ورنہ خود انسان جانتا ھے جوچیزیں جائز وحلال نہ ھو اسکو پرور دگارنھیں عطا کرتا اور یہ بھی معلوم ھونا ضروری ھے کہ توسل کامقصد کیا ھے جو آئمہ معصومین علیہم السلام سے ھم لوگ کرتے ھیں یا خود اپنی دعا وں انھیں واسطہ قرار دیتے ھیں اپنے درمیان اور خدا کے درمیان اور انھیں ذوات مقدسہ کے وسیلہ خدا کو قسم دیتےہیں یا اسبات اعتقاد رکھتے ہوئے دعاکرتے اے ھمارے مولا وآقاھماری حاجت کو خدا کے اذن سے پوری کریں یا ھمارے لئے خدا سے دعا کریں اور ھم شیعہ اثنا عشری آئمہ معصومین علیہم السلام کو مستقل نھیں جانتےبلکہ جو بھی انجام پاتا ھے وہ اذن ومرضی پروردگار عالم ہی سےجیسا کہ حضرت عیسی علیہ السلام فرماتے ھین سورہ آل عمران کی 49 آیة میں انی اخلق لكم من الطین كهیئةالطیروابرءالاكمه والابرص وانى احیى الموتى باذن الله میں تھمارے لئے مٹی سے پرندہ بناتا ہوں اور وہ لوگ جو مادر زاد نابینا ھیں انکو بینائی عطاکرتا ھوں اورمردوں کو زندہ کرتا ہوں اور لوگ جزام جیسی بیماری میں مبتلا ھیں انکو شفا دیتا ہوں( لیکن یہ بات یاد رھے)یہ جو سب میں انجام دیتا ھوں خداوند عالم کے ہی  اذن سے یعنی میں مستقل نھیں ھوں یاد رہے جی ہاں اگر کوئی صاحب ان ذوات مقدسہ کو مستقل جانے اور ان سے درخواست یا دعاکرے تو یہ شرک ھوجائے گایعنی جو قدرت وطاقت خداوندعالم میں پائی جاتی ہے وہی بعین ان حضرات میں بھی موجودہےتو شرک ہے اوراس طرح سے دعاکرنا صحیح نھیں ہے والسلام على من اتبع الهدى


 [1]


ندایی به همه جهانیان

توجه توجه توجه

ای همه اهل جهان که در پی شناخت خدای عالَم و آئین و دین حق هستید و آنها که در پی آن نیستید، توجه داشته باشید که امروز با نصب العین قرار گرفتن آن همه معجزات و کرامات از حضرت امام حسین(ع) برای بسیاری از غیر مسلمان های جهان، مانند بسیاری از مسیحی های ایران و تهران و هندو ها در هند ، و غیرهم دیگر حجت بر همه جهان بشریت تمام است.

آنها با توسلات به حضرت امام حسین(ع) ، در گرفتن حاجت ها و رفع مشکلات به بن بست رسیده ، معجزات و کرامات آن حضرت(ع) را تجربه کرده و در نتیجه 

یكدوره كامل اصول و فروع عقائد و معارف

از كتاب قرآن» و سنت روایات»

كه دانستن آنها براى هر مسلمانى واجب است و نیز شایسته است كه دركلاسهاى عقائد و معارف از آن استفاده شود.
چون، اكثر مردم در نشست و برخاستها و مجالس بزرگ یا چند نفرى و یا حتى در نشستن دو نفر در یك خانواده، بسیارى از اوقات نمى دانند چه بگویند فلذا یا غیبت و امثال آن یا گفتگوى همان كارهاى روز مره و سائر سخنان بیهوده پیش مى آید و در آخر اگر كسى بپرسد این نشست و برخاست چه سودى بحال دنیا یا آخرت داشت پاسخ هیچ است. لذا بنظر رسید انشاء ا. تعالى كتابى بنام نقل مجلس نوشته شود كه هم بدرد دین و هم دنیا و آخرت بخورد كه در خانه یا همراه افراد باشد هر وقت نشستندمقدارى از آنرا بخوانند.


بسم ا. .

سؤال

آیادلیل بربطلان فرقه های غیرشیعه دوازده امامی، چیست؟اعم از زیدیه،کیسانیه،شیخیه و اسماعیله، واقفیه، فحطیه وغیرهم وحتی اهل تسنن که همگی این فرقه ها مدعی خلافت وامامت کمترازدوازده امام وخلیفه میباشند(لطفاً بطورمختصرکه برای همگان قابل درک باشد بیان فرمائید)


آخرین جستجو ها

سیدمرتضی حسینی بیدگلی کنگره60،نمایندگی شهر قدس svobsorichcons togbiggskalfect reelsmobarve Charles's info وبلاگ سمیه آرزه شرکت فنی مهندسی نقش ترسیم آسمان کسب درآمد از اینترنت | همکاری در فروش شارژ Mary's collection